بی ذوقی(ذَ / ذُو) حالت و چگونگی بی ذوق. بیمزگی. ادامه... حالت و چگونگی بی ذوق. بیمزگی. لغت نامه دهخدا
بی ذوقی بی چششی بی بینشی بیمزگی، بی سلیقگی، عدم قدرت احساس زیباییها مقابل باذوقی ادامه... بی چششی بی بینشی بیمزگی، بی سلیقگی، عدم قدرت احساس زیباییها مقابل باذوقی فرهنگ لغت هوشیار
بی ذوقی بدسلیقگی، کج سلیقگیمتضاد: سلیقه مندی، خوش سلیقگی، بی احساسی، بی حالی، بی دماغی، بی شوروحالی، ادامه... بدسلیقگی، کج سلیقگیمتضاد: سلیقه مندی، خوش سلیقگی، بی احساسی، بی حالی، بی دماغی، بی شوروحالی، فرهنگ واژه مترادف متضاد